تلخ و شیرین خاطرات روزهای پرالتهاب یک انقلابی| از تلمذ در محضر عالم ربانی تا سنگباران دژخیمان پهلوی

سیدحسین اصغری، مبارز انقلابی گفت: پایداری من در مسیر انقلاب به خاطر امام بود، نفس مسیحایی این مرد بزرگ باعث شد من راهم را پیدا کنم، با افشاگری‌های او در خصوص رژیم شاه و اطرافیانش متوجه شدیم در مملکت چه خبر است و چقد سر ما کلاه رفته در این مدت!

تلخ و شیرین خاطرات روزهای پرالتهاب یک انقلابی| از تلمذ در محضر عالم ربانی تا سنگباران دژخیمان پهلوی

باران تئاتر – خراسان جنوبی، علیرضا چاجی؛ وقتی حرف از روزهای پرشور دهه فجر می‌شود، خاطرات برو بیای مبارزان انقلاب گل می‌کند و تو را با خود می‌برد به روزها و شب‌هایی که مملو از اضطراب اما پرامید. صحبت از مبارزه که می‌شود نام سیدحسین اصغری از روستای سیدان هم بر تارک انقلاب خودنمایی می‌کند مردی که از همان روزهای اول انقلاب حماسه آفریده و آن را به روزهای خون و آتش در هشت سال جنگ تحمیلی گره زده است، حالا هم سر از پا نمی‌شناسد برای خدمت به مردم و انقلاب و کشور. در ادامه گپ‌وگفت باران تئاتر را با سید حسین اصغری، مبارز روزهای انقلاب می‌خوانید.

فارس: آقای اصغری برای شروع لطفا خودتان را کامل معرفی کنید و از سابقه فعالیت‌هایتان بگویید. اصغری: سید حسین اصغری هستم متولد روستای سیدان از شهرستان بیرجند، بزرگ شده محله قدیمی چهار درخت، اگر لایق باشم از مبارزان دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس. الان هم به عنوان معاون توسعه و امور ورزش اداره کل ورزش و جوانان فعال هستم. ضمن اینکه افتخار خدمتگزاری مردم در ستاد نماز جمعه بیرجند و هیئت اندیشه ورز بسیج ورزشکاران را نیز دارم.

محیط زندگی در دوران پهلوی برای مردم به ویژه جوانان آلوده بود فارس: با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، با توجه به سوابقتان در مبارزه و نهضت امام خمینی(ره)، علت ورود شما به مبارزه با رژیم پهلوی چه‌چیزی بود و جرقه‌ای که باعث ورود شما به تشکیلات شد چه بود؟ اصغری: در آن دوران شرایطی در تمام کشور ایجاد شده بود که بیرجند هم از این وضعیت مستثنی نبود، هر خیابانی که می‌رفتیم حداقل دو مشروب‌فروشی در آن جا دایر شده بود، محیط زندگی برای مردم به ویژه جوانان آلوده بود. من آن زمان ۲۰ سال داشتم، تا سال ۵۶، ۹۰ درصد جوانان و مردم شناختی از امام خمینی(ره) نداشتیم، به قول معروف توی حال خودمان بودیم تا اینکه کتاب‌ها و اطلاعیه‌های انقلابی به دست مردم رسید و کم کم وارد فضای انقلاب شدیم.

فارس: به نظر شما چه شد جوانان با تیپ متفاوت آن روزها که فرمودید وارد صحنه انقلاب شدند؟ اصغری: راستش یک اتفاق نادر برای جوانان ما افتاد، آگاه‌سازی در مساجد مهمترین اتفاق بود، دو مسجد بسیار فعال بودند، مسجد جامع پایین شهر و مسجد آیت‌الله آیتی؛ ما در مسجد آیتی اطلاعیه‌ها را دریافت می‌کردیم. یکی از افرادی که در مسجد سخنرانی می‌کرد شهید سید احمد رحیمی بود اولین فرمانده سپاه بیرجند، او در صحبت‌هایش روشنگری‌های خوبی داشت. این را هم بگویم که اطلاعیه‌ها و اعلامیه‌ها خیلی حساب شده دست ما می‌رسید در همان زمان که سازماندهی نشده بودیم و آموزشی هم ندیده بودیم، همیشه دو نفر به عنوان حفاظت جلوی پله مسجد می‌ایستادند و افراد مشکوک را شناسایی میکردند. مسجد آیت‌الله آیتی، پیشاهنگ فعالیت‌های انقلابی مردم خراسان جنوبی همه اتفاقات از مسجد آیتی شروع می‌شد، همه اظهارنظرهای انقلابی، شعارهای صریح و شفاف مردمی که سال‌های سال تحت حاکمیت خاندان علم که از نزدیکتر افراد به پهلوی محسوب می‌شدند، از همین مسجد آغاز شد.  نوارها را گوش می‌دادیم که بعضا بسیار محدود بود، قاعده این طور بود یک نفر که نوار سخنرانی امام را گوش می‌کرد مطالب آن را در مسجد به بقیه منتقل می‌کرد. آگاهی‌ها که بالا رفت کم کم جرقه تظاهرات هم زده شد. در کوچه‌ها جوانان شعارهای ضد شاه را تکرار می‌کردند، دو گروه با ما مبارزه می‌کردند «پاسبان‌ها» و «ارتش زمان شاه»، برای شعار نویسی هم جرات اینکه از مغازه‌ها رنگ بگیریم نداشتیم و با قلم‌های روغنی می‌رفتیم شعارها را می‌نوشتیم.